نقد انیمیشن افسون (Encanto)؛ اثری آشنا اما دلچسب و جادویی از دیزنی

نقد انیمیشن افسون: “بایرون هاوارد” و “جرد بوش” که پیش از این کارگردانی انیمیشن موفق “زوتوپیا” (Zootopia) را برعهده داشتند، در سال ۲۰۲۱ با انیمیشن افسون به پرده سینما بازگشتند و اینبار داستانی جادویی را ارائه دادند. انیمیشن افسون که پاییز ۲۰۲۱ اکران شد، عملکرد خوبی در گیشه داشت و نظر مثبت بسیاری را به خود جلب کرد. اکسیژن را همراهی کنید.
آنچه در این مقاله میخوانید
نقد انیمیشن افسون 2021 Encanto
کمپانی والت دیزنی که انیمیشنها آن زبانزد همه بوده، همواره در فیلمهای انیمیشن خود از یک فرمول خاص پیروی کردهاست: یک شخصیت اصلی جدی و قابل ربط بسازید، مقدار مساوی شادی و مالیخولیا را به داستان اضافه کنید و چند آهنگ جذاب در آن بهکار ببرید. شصتمین فیلم این استودیو یعنی انیمیشن افسون، از این فرمول تا حد زیادی پیروی میکند و داستانی آشنا را میسازد. با این حال، مقاومت در برابر جذابیتهایی که سازندگان آن در این انیمیشن استفاده کردهاند سخت است. این داستان اورجینال که جادوهای زیادی را در طرح خود دارد، یک اثر کاملا خانوادگی بوده و تماشای آن برای بزرگسالان هم جذاب است. اگرچه این انیمیشن نمیتواند کاملاً از قالب دیزنی خارج شود، اما توسط یک داستان منحصر به فرد، یک گروه از شخصیتهای دلپذیر و یک پیام حیاتی، به اثری تبدیل شده که نمیتوان آن را نادیده گرفت و تماشا نکرد.

خلاصه داستان انیمیشن افسون
این انیمیشن داستانس را با کمی توضیح مفید شروع میکند تا بینندگان را با خانواده عجیب و غریب مادریگال آشنا کند. سالها پیش، مادر بزرگ ابولا آلما (ماریا سیسیلیا بوترو) با معجزهای در قالب یک خانه جادویی، یک ساختمان عملاً حساس که تواناییهای ویژهای را به هر یک از فرزندان ابولا هدیه میدهد، از دنیا رفت. فرزندان و نوههای ابولا همه بدون هیچ مشکلی هدایایی دریافت کردند تا اینکه میرابل (استفانی بئاتریز)، دختری خوشاخلاق و مشتاق که فقط آرزو دارد خانوادهاش را سربلند کند، متوجه میشود که از این هدیه برخوردار نشدهاست. به دلایلی غیرقابل توضیح، میرابل تنها مادریگال است که هیچ موهبت خاصی ندارد، بنابراین او را به یک فرد خارجی در خانواده نزدیک خود تبدیل میکند. تلاشهای او در جهت مفید بودن برای ابولا گاهی به مشکلاتی بیشتر از آنچه در نظر گرفتهشده منجر میشود، اما وقتی خانه مادریگالها جادوی خود را از دست میدهد، میرابل تنها کسی است که میتواند آن را نجات دهد.
دلچسب و جادویی
از بسیاری جهات، Encanto شبیه یکی دیگر از انیمیشنهای اخیر دیزنی است: موآنا (Moana) محصول سال سال ۲۰۱۶. نه تنها هر دو فیلم بر روی یک دختر جوان پر جنب و جوش متمرکز میشوند که مشتاق نجات خانهاش است، بلکه شامل موسیقی از خالق همیلتون لین-مانوئل میراندا نیز هستند. از نظر داستانی، انیمیشن افسون بهتنهایی موفق میشود خود را تا حد زیادی از موآنا متمایز کند.
مادریگالها شخصیتهای جذابی هستند و بهنظر میرسد وجود جادویی آنها به دنیای واقعی نیز کشیده شده است که مخاطب را بهآسانی شیفتهی قدرت آنها میکند. سازندگان فیلم از توسعه هدیههای مادریگالی بهخوبی بهره بردهاند؛ هدیههایی که از قدرت فوقالعاده تا توانایی صحبت با حیوانات متغیراند. Encanto پر از رنگهای روشن و جلوههای بصری زیبا است، بهویژه وقتی صحبت از خانه در مرکز آن باشد. هاوارد، بوش و اسمیت با کاشیهایی که مردم را مانند تسمه نقاله و پلههایی که به سرسره تبدیل میشوند به سمت خود میکشاند، با کمک مدیران هنری این پروژه، مهارتهای هوشمندانه زیادی در این انیمیشن به نمایش درآمده است.
انیمیشن افسون همچنین با نداشتن یک شرور سنتی امتیازاتی کسب کردهاست. تضاد میرابل – تمایل او برای اثبات ارزشش حتی زمانی که قدرتی برای صحبت کردن ندارد – قانع کننده است، اما شبیه دیگر قهرمانان دیزنی میباشد. با این حال، میرابل در تلاش برای یافتن مشکل خانه، سایر درگیریهای داخلی را از اعضای خانوادهاش بیرون میکشد، به ویژه با خواهرانش لویزا (جسیکا داروو) و ایزابلا (دایان گوئررو). بهنظر میرسد هر دو دختر از هدایای خود راضی هستند، اما فشار برای کامل و مفید بودن باعث میشود آنها درگیریهایی با خود داشته باشیند. افسون با کاوشهایی ار این دست، به نوعی ارتباط با دنیای واقعی دست پیدا میکند که علیرغم همه جادویی که داستان را احاطه کرده، مطمئناً برای برخی از بینندگان تاثیرگذار خواهد بود.
با حضور ترانهسرایی مانند میراندادر انیمیشن موآنا، مسلم بود که موسیقی انیمیشن افسون جذاب خواهد بود. در عین حال، نمیتوان گفت که آیا هر یک از این دو انیمیشن در بین بهترینهای تاریخ دیزنی قرار میگیرند یا خیر. برخی از آهنگها احساسات قویتری را نسبت به دیگران در بینندگان برمیانگیزد، و هوارد، بوش و اسمیت در ساخت مونتاژهای سرگرمکننده برای هر آهنگ بهخوبی عمل کردهاند.
موسیقی Encanto خوب است، اما کاملا با فضای آن خوانایی ندارد. درون خود داستان دلگرمی زیادی وجود دارد و به جز چند استثنا، مانند آهنگی که در طول فلاش بک گذشته ابولا پخش میشود، عنصر موسیقی چیز زیادی به فیلم اضافه نمیکند. با این وجود، مخاطبان جوانتر از روال آشنای آهنگ و رقص دیزنی لذت خواهند برد و حتی برخی از بزرگسالان هم ممکن است با آن به وجد بیایند.
علاوه بر این، گروه صداپیشگان انیمیشن افسون آنقدر مناسب هر کارکتری انتخاب شده که به هرچه دوستداشتنیتر شدن گروه داستان کمک کرده است. هر یک از اعضای خانواده مادریگال حداقل یک لحظه برای درخشش دارند و این باعث میشود مخاطب با هر کارکتر احساس نزدیکی و صمیمیت کند. در مجموع، دیزنی موفقیت دیگری را با این انیمیشن رقم زد. با ورود Encanto به سینماها در زمان مناسب برای فصل تعطیلات، سرگرمی مناسبی برای خانوادهها پیدا شد که بهدنبال تجربهی کمی جادو بودند؛ انیمیشن افسون مطمئناً با داستان دلگرمکنندهاش، هرقدر هم که برای بینندگان آشنا باشد، باز هم دیدنی و لذتبخش است.